مذاکره فرایند ارتباط و گفتگو بین دو یا چند طرف با هدف رسیدن به توافق بر سر یک موضوع مشخص است. در این فرایند افراد تلاش میکنند با استفاده از استدلال، پیشنهاد و مصالحه به نتیجهای برسند که تا حد ممکن نیازها و منافع هر دو طرف را تأمین کند.
مذاکره یک مهارت و توانایی کلیدی برای پیشرفت و ایجاد روابط موفق و پایدار است. در زندگی حرفهای به حل تعارضات در محیط کار کمک میکند، موجبات دستیابی به قراردادهای بهتر در معاملات تجاری را فراهم میکند، سبب تقویت روابط کاری، افزایش همکاری و توانایی در مدیریت پروژهها و تیمها میشود.
علاوه بر این در زندگی شخصی نیز پیامدهای مثبتی مانند ایجاد تعاملات مؤثر در روابط خانوادگی و دوستانه، حل اختلافات به شکل سازنده و مدیریت زمان و منابع در مواجهه با نیازهای متعارض خواهد شد. برای برخورداری از این مهارت یادگیری و تسلط بر برخی تکنیک های مذاکره اهمیت بسیار دارد که در ادامه بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
همانطور که گفتیم مذاکره فرایندی تعاملی و هدفمند است که در آن افراد یا گروهها با تبادل اطلاعات، ارائه پیشنهادها و تلاش برای درک نیازها و منافع یکدیگر به دنبال رسیدن به توافق یا حل یک مسأله هستند. این فرایند میتواند شامل چلنهزنی، سازش و خلاقیت در یافتن راهحلهای مشترک باشد. در واقع مذاکره را میتوان یک هنر و مهارت در نظر گرفت که توانایی ایجاد نتایجی مطلوب برای طرفین را در هر موقعیتی، از مسائل روزمره تا تصمیمگیریهای پیچیده، فراهم میکند.
برخی از اصول مذاکره موفق که برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید آنها را مد نظر قرار داد عبارتند از:
برخی از مهمترین تکنیک های مذاکره که معمولاً در یک دوره اصول و فنون مذاکره بر آنها تأکید میشود، عباتند از:
استفاده از تکنیک های مذاکره به افراد کمک خواهد کرد که فرایند مذاکره را با موفقیت بیشتر پی ببرند و با سرعت بیشتری به نتایج مطلوب و تأمین منافع خود برسند.
استراتژیهای پیشرفته شامل تکنیک هایی هستند که میتوانند به شما کمک کنند تا نتایج بهتری به دست آورید و طرف مقابل را متقاعد کنید. بر خی از این موارد از قرار زیر هستند:
تفکر خلاق در مذاکره به معنای یافتن راهحلهای جدید و نوآورانه است که معمولاً از دیدگاههای سنتی فراتر میروند. این استراتژی به شما میکند که به جای رقابت یا محاسبات ساده راهحلهایی پیدا کنید که به نفع هر دو طرف مذاکره باشد. این امر در حل مشکلات پیچیده به شما کمک میکند و به طرفین این امکان را میدهد که به توافقات غیرمنتظرهای برسند که شاید قبلاً به ذهنشان نمیرسید. تحقق آن از طرق راهکارهایی مانند ترکیب ایدهها، تفکر خارج از چهارچوب و سؤالات باز امکانپذیر خواهد بود.
این مورد به اقداماتی اشاره دارد که برای ایجاد فشار بر طرف مقابل و ترغیب به پذیرش شرایط شما طراحی شدهاند. این تکنیک های مذاکره میتوانند به روشهای مختلف مانند تهدید، محدود کردن زمان یا نشان دادن گزینههای محدود اعمال شوند. از این مورد میتوان برای تسریع روند توافق و تأثیرگذاری بر طرف مقابل استفاده کرد. بهتر است که به جای تهدید یا فشار منفی سعی کنید طرف مقابل را با ایجاد احساس ضرورت یل فرصت برای همکاری تحت فشار قرار دهید.
تعامل و ایجاد ارزش: تعامل و ایجاد ارزش به معنای یافتن راهحلهایی است که به هر دو طرف کمک میکند تا بیشتر از توافق بهرهمند شوند. این رویکرد به جای تمرکز بر گرفتن سهم بیشتر، بر همکاری و خلق نتایج مفیدتر برای هر دو طرف تمرکز دارد، به ایجاد شرایط برد برد کمک میکند و با تقویت روابط به استحکام و بلند مدت بودن آنها کمک میکند. کافی است برای درک نیازها و خواستههای طرف مقابل وقت بگذارید، پیشنهادات متنوع ارائه دهید و به جای ایجاد فضای رقابتی از منابع مترک استفاده کنید.
به جای رقابت بر منافع مشترک و تلاش برای پیدا کردن راهحلهایی که منافع هر دو طرف را تأمین کند، تمرکز کنید. این رویکرد به مذاکرهکنندگان کمک میکند که تا به یک توافق برد – برد دست پیدا کنند.
در صورت مواجهه با فشار زیاد مذاکره را به تعویق بیندازید. این تأخیر به شما فرصت خواهد داد تا استراتژی خود را دوباره ارزیابی کنید یا طرف مقابل را به نحوی تحت فشار قرار دهید. در این روش زمان به شما اجازه میدهد که گزینههای خود را بررسی کنید و طرف مقابل را به توافق نزدیکتر سازید.
برخی از چالشهای رایج در فرایند مذاکره و راهحلهای آنها عبارتند از:
گاهی اوقات ممکن است طرف مقابل سختگیر، غیرمنطقی یا حتی به شدت پایبند به مواضع خود باشد. این میتواند مذاکره را دشوار کند و ایجاد توافق را پیچیدهتر نماید. برای خلاصی از این موقعیت بهتر است آرامش خود را حفظ کنید و از واکنشهای احساسی خودداری کنید، نیازها و منافع طرف مقابل را بشناسید، از تکنیک BATNA یا دادن امتیازات تجدریجی در عوض برآورده کردن خواستههای خود استفاده کنید و به جای یک پیشنهاد ثابت انتخابها و گزینههای بیشتری به طرف مقابل خود بدهید.
در طول مذاکره ممکن است اخلافنظرها و تنشهایی به وجود آید که به رکود یا از دست رفتن فرصتهای توافق منجر شود. برای حل این چالش همیشه سعی کنید که از درگیریهای شخصی جلوگیری و بر مسائل تمرکز کنید، گوش دادن فعال را تمرین کنید، فضایی برای ابراز آزادانه احساسات و نگرانیهای طرف مقابل ایجاد کنید، به او کمک کنید که به تعریفی مشترک از مشکل برسید و اگر تنشها شدت گرفت پیشنهاد وقفه یا استراحت کوتاه بدهید.
این یکی از بزرگترین چالشهای مذاکره است. اگر امتیاز زیادی بدهید ممکن است منافع خود را از دست بدهید و اگر امتیاز ندهید ممکن است مذاکره به بنبست برسد. برای رهایی از این موقعیت دشوار باید در ابتدا مرزهای خود را شناسایی و مشخص کنید، به صورت حساب شده و در عوض دریافت چیز معادل آن به طرف مقابل امتیاز بدهید، بدانید که چه زمانی باید مذاکره را ترک کنید، به جای تمرکز بر مواضع خاص بر منافع طرفین تمرکز کنید و به طور فعال به نیازهای طرف مقابل گوش دهید.
همانطور که میبینید یادگیری تکنیک ها مذاکره و به کار بردن آنها میتواند به مذاکره مطلوب ختم شود و این تأثیر مثبتی بر زندگی شخصی و حرفهای فرد خواهد گذاشت. در برخی دورههای تخصصی مانند دوره آموزش mba نیز بر بسیاری از این تکنیکها و استفاده از آنها تأکید میشود. برای کسب این مهارتها و تسلط بر آنها بهتر است برای یادگیری و تمرین مسمتر آنها وقت کافی بگذارید تا در آینده از نتایج آن بهره ببرید.